نمی دانم از این سودا چه سود ؟ سودای شهر و روستا ، داستانی از جنس زوردار و بی زور یا از جنس ناندار و بی نان ،میشود مثال فراوان آورد . ولی همه می دانیم ،چه مسئولین و چه دهاتنشین به جورهای باید شهرنشین شویم . یا در آبادی باشیم باید بفکر همان کارهای کاذب شهری و مصرف کننده و در روزهای جومعه منتظر بمانیم چند خانواده ناندار بیایند و از ما پفکنمکی و ابنوات بخرند . یا ماشینی بخریم . و از آبادی به شهر مسافر یا مریض برسانیم < آخر دهاتی که از شهر ماست و کره و.بخرد با شهر چه فرق دارد .
حرف زیاد است . انشآالله بخشنامها بیشتر تفکر ، تا ما کشاورز بهتری باشیم
درباره این سایت